من می دانم که شما میان نورافشانی های شهر، لبخند زنان نگاهمان می کنید و هم صدا با همه ی مردم شهر "الله اکبر" خواهید گفت، من می دانم که میان همه ی شادی امشب تنهایمان نمی گذارید... همان طور که حتی یک لحظه هم از حالمان غافل نشده ایم...
آقای من...
من می دانم آن روز که بیایید سرمان را بالا خواهیم گرفت و می گوییم همه ی این سال ها بر پشت بام ها الله اکبر گفتیم، می گوییم انقلاب وقتی به وقوع پیوست که نبودیم ولی از آن محافظت کردیم و تا قیامت نگاهش داشتیم...
می گوییم که "خدایا... خدایا..." خواندیم و انتظار را در همچون اماممان در مبارزه دیدیم....
و من می دانم که آن روز باشکوه لبخند خواهید زد و هیچ گاه شب های 22 بهمن فراموش نمی کنید...
پ.ن: انشاءالله...